دوستان من آدم های سبکی هستند . از آن دسته آدمهای سبکی که با من همه جا می آیند . بچه ها خوش بگذرانید آخرین ساعات زمستان را در پاریس . فردا می خواهیم طلوع اولین خورشید بهار را تماشا کنیم ..
کمی اوضاع خنده دار است . اینجا دبی ساعت نه شب است . من پشت میزم در اتاقم نشسته ام و به قرار صبحانه فردایم در کافه ای حوالی میدان مادلن پاریس فکر می کنم . فردا صبح ساعت هشت و نیم آنجا خواهم بود . اینجا زمین است و همه چیز در آن ممکن است . ..
خب نمی دانم بعد از چند سال چهارشنبه سوری مان آتش داشت . فرقی هم برایم نداشت البته . واقعا فرقی نداشت . نه زردی مان با این آتش ها می رود و نه دلمان با این بهار ها و نوروزهای آبکی خوش می شود . ای کاش که خوش می شد . ..