ديروز تولد بابام بود .
اولآ که خودش مثل هميشه اصلآ خبر نداشت ، ولی جالبتر اينه که حتی درست نميدونه چند سالشه!!!!
الان تقريبآ ۳ ساله که بابايی من ۵۱ سالشه .
۳ سال پيش که فکر ميکرد ۵۱ سالشه ، ۵۰ سالش بود .
الان هم که فکر ميکنه ۵۱ سالشه ، ۵۳ ساله شده.
برای من که اصلآ فرق نداره چند سالش باشه ، آخه راستشو بخوای تازگی ها به اين نتيجه رسيدم که روز ها زودتر از سن ما ميگذرن.
مثلآ من الان بايد ۱۸ سالم باشه ولی اشتباهآ ۲۱ سالمه . ولی مهم نيست چون من مثل بابام نيستم. خوب يادم ميمونه که ۲۳ سالمه .اشتباه نميکنم . آره .
آخه ۲۵ سال که سنی نيست .
.....................................................
پس چرا پژمان ديروز برای کيک تولدم دنبال شمع ۷ و ۲ می گشت ؟
نکنه.....