2005/06/01

هميشه شبهايی که فرداش ميخوام برم سفر يه جور خاصيه . همش فکر ميکنم يه چيزی جا گذاشتم . هميشه هم دلشوره دارم .
همش با خودم ميگم ، فردا اين موقع فلان جا هستم . فردا اين موقع دارم فلان کارو ميکنم . فردا اين موقع ....... بعد يه دفعه دلشوره ميگيرم . از کجا معلوم فردا اينجوری بشه ؟ شايد يه اتفاق ديگه بيافته . کسی چه ميدونه ؟
دست آخر به اين نتيجه ميرسم که اون چيزی که بايد بشه ، ميشه . بيخودی دارم آسمون و ريسمون به هم ميبافم .
به ساعت نگاه ميکنم و ميبينم که چند ساعت بيشتر نمونده . چقدر خوابم مياد . شب بخير .
سفر به خير . به قول مردم تاجيک : راه سفيد .