2005/10/25
ماداگاسکار

قبلا هم از اين تيپ کارها ديده بودم ولی اين به نظرم بامزه تر بود .
شبا که می خوام بخوابم کلی چيز به ذهنم مياد برای نوشتن . عجيبه که تا کامپيوتر رو روشن می کنم همه چيز از يادم ميره .بايد کاغذ و مداد بذارم کنار دستم و يادداشتشون کنم .
دو روز پيش همسايمون اومد و جارو برقيمونو برای ۱ ساعت قرض گرفت ولی هنوز پس نياورده . به دلم افتاده که خرابش کرده و روش نمی شه پس بياره !!!!!!