2005/12/24
کینگ کنگ

يک پسره منو گول زد و به زور برد سينما .
تا اينجاش خيلی هم بد نيست . قسمت بدش اينه که منو برد فيلم کينگ کنگ . خدا نصيب نکنه . يکی از مزخرفترين فيلمهايی بود که تا حالا ديدم . ۳ ساعت و نيم رو صندلی نشستم و حرص خوردم .

هنرپيشه اول زن که همش سعی ميکرد با چشمها و صورتش يک بازی عميق و درونی ارائه بده ولی گوزيده بود . در کل فيلم ۴ دفعه گفت : beautiful .
۱۰ دفعه گفت : NO . حدود ۱ ساعت هم جيغ بنفش کشيد .
جلوه های ويژه فيلم خيلی خوب بود ولی آخه ...
اين پيتر جکسون خيلی به موجودات غير واقعی و عجيب و غريب علاقمنده . شايد چون شبيه به خودش هستند .
من اين فيلمهای تخيلی رو نمی تونم تحمل کنم . منظورم اصلا هری پاتر نيست ها !!! اون با بقيه فرق فوکوله (ميکنه ) !!!!!
خلاصه که ديشب کلی تو دلم به اين پسرا که از اين فيلمای بزن بزن و خالی بندی خوششون مياد خنديدم .