2005/12/27
هوای خوب

اينقدر هوا خوبه ، اينقدر هوا خوبه ، اينقدر هوا خوبه که نمی دونم چطوری بگم !!!!
يک عالمه ماجرا دارم که تعريف کنم ولی هر کار ميکنم حتی يک کلمه هم نميتونم بنويسم . همه ميخوان با هم بريزن بيرون . نميتونم کنترلشون کنم برای همين هم همشو تو دلم نگه می دارم . خودم باهاشون حال ميکنم .
داستان ” بدل “ رو از کتاب ” از دل گريخته ها “ ی بهنود خوندم . خيلی روم تاثير گذاشت . حسابی حالمو گرفت . ياد خودم افتادم . خود ۱۰ سال پيشم و خود حالام . واقعا اينکه ميگن ” از دل برود هر آنچه از ديده برفت “ درسته . خوبه که آدم هميشه خودشو به خودش يادآوری کنه .
باز نصفه شب شد دارم ميرم رو دنده شر و ور . فعلا شب بخير .