چند دفعه نزديک بود بريم زير ماشين . ۸ روز خيلی وقت کميه برای اينکه عادت کنيم برای رد شدن از خيابون اول بايد سمت راست رو نگاه کنيم نه چپ !!!!!
حالا فهميدم چرا هندی های دبی خيلی بد رانندگی ميکنند . در واقع اونا دارن تمام سعی شون رو ميکنن . بيشتر از اين براشون مقدور نيست . تو هندوستان هيچکس قوانين رانندگی رو رعايت نميکنه . هر کس هر جور دلش ميخواد رانندگی ميکنه . چراغهای راهنمايی خيلی عجيب بودند . بعضی هاشون ۶ تا چراغ داشتند ولی اگر ۱۰ تا چراغ هم داشتند کسی توجه نمی کرد . خيلی با حالن اين هندی ها . تهران در برابر دهلی مثل دبی در برابر تهرانه از نظر نحوه رانندگی !!!!!
هر دفعه ميخواستيم سوار ماشين بشيم بابای بيچاره اشتباهی ميرفت در راننده رو باز ميکرد و يک نگاه پرسشگر به راننده می انداخت که يعنی چرا تو جای من نشستی؟ بعد با خنده برمی گشت و از اون يکی در سوار ميشد .