2006/05/06
شیکاگو در دبی
بالاخره بعد از سه هفته انتظار امشب رفتیم تئاتر" شیکاگو" . تبلیغات تئاتر خیلی خوب بود .در تمام شهر نشونه هاشو میدیدیم . پوسترها ، مصاحبه های رادیویی ، تبلیغات تلویزیونی و حتی شمارش معکوس برای اولین اجرا در روزنامه های امارات . اما با این وجود ظاهرا تمام بلیطها فروش نرفته . به نظر من این تعداد اجرا ( یعنی ده روز که البته بعضی از روزها دو اجرا دارند ) برای چنین تئاتری در دبی زیاده چون تماشاچی مشتاق چنین برنامه هایی در دبی کم هستند . حالا اگه کنسرت "جنیفر لوپز" بود ( که ماه دیگه هست ) تمام بلیطهای بالا و پایین و چپ و راست با قیمتهای آنچنانی فروخته میشد و خلاص . مثلا برای کنسرت" رابی ویلیامز" که فکر میکنم هفته پیش بود شنیدم بلیط بازار سیاهش تا چهار هزار و هفتصد درهم ( یعنی یک میلیون و صد و هفتاد و پنج هزار تومان ) خرید و فروش شده . خدا شانس بده !!!!!!!!!!!
چیزهای جالب راجع به گروه " شیکاگو " زیاده مثلا اینکه کل این گروه حدود هفتاد نفر هستند با چهارده ۥتن بار . یعنی تمام وسایل اجرا از دکور و لباس و چرخ خیاطی ها و سازها و وسایل صدابرداری و نور و همه و همه رو با خودشون آوردن . یک چیز جالب دیگه اینکه یکی از دو نقش اول تئاتر یعنی " روکسی " که الان زنی حدود سی سال است ، سالها پیش یعنی حدود بیست سال پیش وقتی که دختر بچه کوچکی بوده همراه خانواده اش در دبی زندگی میکرده و کلاس باله می رفته !!!!!!به خاطر شغل پدرش که ظاهرا یک چیزایی مربوط به نفت بوده . و حالا بعد از بیست سال دوباره اومده دبی و عکسش به در و دیوار شهرچسبیده . خوبه سکته نکرده که بعد از بیست سال دبی رو اینجوری دیده . این دبی کجا و دبی بیست سال پیش کجا !!!!!!!!!!!!!!!!
نکته دیگری که امشب توجهم رو جلب کرد تعداد نسبتا کم ایرانیان حاضر در سالن بود . من که فکر میکنم اون تعداد هم که اومده بودند آقایونی بودند که پوسترهای تئاتر رو دیده بودند و چون یک خرده عکسهای پوسترها سکسی به نظر میاد سریع بلیطشو تهیه کرده بودند و .... . شوخی کردم .
از برنامه چی بگم جز اینکه به معنای واقعی یک اجرای کم نقص صحنه ای بود . یک اجرای کاملا گروهی حاصل هماهنگی شدید بین گروه موسیقی _ که تمام کارها رو زنده و روی سن اجرا میکردند _ ، گروه نورپردازی _ که به اندازه هنرپیشه ها نقششون مهم بود _ ، صدابرداری ، بازیگران که رقصنده بودند و تمام آوازها رو هم خودشون می خوندند و به شکلی خوب از عهده خوندن و رقصیدن بر می آمدند که در واقع نمی تونم بگم رقصنده های خوبی بودند که آواز خوبی می خوندند یا خوانندگان توانایی که رقص هم خوب میدونند ؟؟؟ این برنامه باز یکی از اون برنامه هایی بود که معنی کلمه "حرفه ای" رو مدام به بیننده یادآوری میکرد . این همه آدم حرفه ای چطور تربیت میشن ؟ چطور دور هم جمع میشن ؟ چطور میتونن به کار کردن با هم ادامه بدن ؟؟؟؟؟ تو ایران از این اتفاق ها خیلی کم می افته . قبل از اینکه حرفه ای بشی از رده خارج میشی . یا یک نفر حرفه ای چند نفر رو دور خودش جمع میکنه و همیشه سعی میکنه نذاره اونا حرفه ای بشن . کار گروهی هم که هیچ معنا و دوامی نداره . اینقدر از این حرفا زدم خودم هم حالم بهم خورد ولی چه کنم که همیشه بهش فکر میکنم و همیشه برام مقایسه پیش میاد و دلم خیلی میسوزه که چرا این چند هنرمند درست وحسابی هم که در ایران داریم دست از لوس بازی بر نمی دارن و یک کار جاودانه و جهانی خلق نمی کنن !!!! بالاخره نسل ما هم به یک چیزی احتیاج داره تا بهش افتخار کنه . یک چیز واقعی و ناب ایرانی . بماند که این چند ماهه اخیر آوازه افتخاراتمون به کره ماه هم رسیده !!!!!!!!!!!!