2006/08/08
به یاد روزهای اسهالی
من ازین مناسبت بازی ها خوشم نمیاد . روز پدر ، روز مادر ، روز بچه ، روز خواهر ، روز برادر ، روز عمه و خاله و عمو و .... . خیلی مسخره ست که آدم تمام سال هزار بلا سر پدر و مادرش بیاره و همه جوره اعصابشونو خرد کنه ، بعد یک کادو بخره و بره روز مادر رو تبریک بگه . به نظر من هر روز، روز پدر و مادر و این چیزاست دیگه . همین که آدم خون به جیگر پدر و مادر نکنه بهترین هدیه و قدردانیه . خوشم نمیاد بگم : " پدر روزت مبارک " . اصلا زبونم نمی چرخه به این چیزا . خیلی این احساساتم درونیه . بیچاره مامان و بابام هیچ وقت ازین جملات از من نشنیده اند . میدونم که منو میشناسند . ناراحت نمیشن . مطمئنم .
به به . چه بوی پلویی میاد . هوس کردم پلو با ماست بخورم . خیلی غذای خوشمزه ایه . بچه که بودم هر وقت اسهال میگرفتم مامانم سریع کته با ماست و نعناع برام درست میکرد . خیلی میچسبید . جنبه مثبت اسهال شدن همین کته ماستش بود .
3 Comments:
Anonymous Anonymous said...
This comment has been removed by a blog administrator.

Anonymous Anonymous said...
با عقيدت موافقم...ولي من از كادو گرفتن و تبريك شنيدن خوشم مياد......نيش باز

Anonymous Anonymous said...