2006/08/10
روحت شاد " ادیسون " جان
ای بابا . چه خبر شده ؟ چرا همتون با وبلاگهاتون قهر کردین ؟
دیروز ما شش ساعت برق نداشتیم . هر بار که بعد از مدتها برق قطع میشه بیشتر میفهمم که چقدر زندگیمون وابسته به برقه و چقدر خدا بیامرزی نثار روح پر فتوح جناب ادیسون میکنم . کولر ( که اینجا از نون شب هم واجب تره ) یخچال ، تلویزیون ، کامپیوتر ( باتری هم که باشه مودم قطع میشه و اینترنت نداریم ) و حتی پیانومون هم به برق وابسته ست ( از اشکالات پیانوی دیجیتال ). خیلی مسخره ست . تلفنمون هم بی سیمه و اون هم قطع شده بود . از شانس من موبایلم هم شارژ نداشت و برق هم که نبود تا شارژش کنم . خلاصه اوضاعی بود برای خودش . فقط میشد کتاب خوند که اونم اینقدر هوا گرم بود عملا میسر نبود . تصمیم گرفتم یک کاری بکنم که مدتها بود می خواستم انجام بدم ولی حوصله شو نداشتم . بهترین فرصت بود برای لکه گیری دیوارها . یک دستمال برداشتم و تمام لکه های دیوارها رو پاک کردم و یک دوش گرفتم و با مانا از خونه فرار کردیم . شانس آوردیم که ماشین دست ما بود . دیگه هوا هم تاریک شده بود اگه خونه میموندیم باید شمع روشن میکردیم و حتما خونمون شبیه کوره آدم سوزی میشد .
بالاخره در کشورها و شهرهای پرآوازه هم ازین اتفاقات میافته دیگه . سخت نگیرین . اینجا هم بععععععععله .
3 Comments:
Anonymous Anonymous said...
نیکی جون خیلی جالبه من تو رو یاد خاطره هات میندازم تو من رو یاد خاطره هام.یکی دو سال پیش هم یه سری کل برق دبی رفت اگه یادت باشه.یکی از دوستای ما حتی نمیتونست بره تو خونه ش چون کلیدش کارتی بود.البته تو ابوظبی برق بود ولی با این حال عوارض بی برقی دبی ما رو هم گرفت.من و محمد تو رستوران نهارمون که تموم شد به گارسونه کردیت کارت دادیم بعد چند دقیقه اومد گفت که متاسفانه کردیتتون نمی خونه ما هم بهش ویزا الکترون یا به قول اینجا دبیت کارت دادیم بازم اومد گفت نمیشه سیستم به دبی وصله اونجام برق نیست.گفت فقط کش باید بدین.ما هم روی هم نصف مبلغ هم کش همراهمون نبود.محمد پرید یه ای تی ام ماشین پول بگیره اونم کار نمیکرد آخر سر زنگ زدیم به دوست محمد واسمون کش آورد تا پول رستوران رو دادیم اومدیم بیرون.یادش بخیر.

Anonymous Anonymous said...
سلام
شما دوبی زندگی می کنید؟؟؟ خوش به حالتون من عاشق دوبی هستم.

Anonymous Anonymous said...