بعضی وقتها حوصله یک کارهایی رو اصلا ندارم و بعضی وقتها خیلی با علاقه همون کارها رو انجام میدم .
دیروز رفته بودیم خرید . یک زن و شوهر اروپایی اومده بودند مایو بخرند . خانومه رفت یک مایوی دو تکه صورتی خوشگل پوشید و اومد بیرون ، یک قر داد و از شوهرش پرسید : " دوست داری ؟ " .
این جور صحنه ها هنوز اینجا خیلی عادی نیست . کنار دریا که باشی هیچ مانعی نیست اما مثلا وسط فروشگاه با مایو باشی همچی یک خرده عجیبه . ولی خب اون بیچاره ها تقصیری نداشتند . با سیستم خودشون رفتار میکردند و اصلا احساس ناراحتی نمی کردند .
یک بار دیگه هم یادمه چند سال پیش یک دختر و پسر انگلیسی وسط سیتی سنتر واستاده بودند و سخت گرم کار لب و لوچه بودند که با اعتراض اطرافیان مواجه شدند . یعنی یک خانم اروپایی دیگه رفت بهشون تذکر داد که اینجا جای این کارا نیست و اون بیچاره ها هم دمشون رو گذاشتند رو کولشون و رفتند . خب حالا حالاها مونده تا ادعای آزادی رو بتونن ثابت کنند این جماعت عرب . سرعت پیشرفتشون ولی قابل تحسینه .
در مورد این نوشته اخیر هم باید بگم که به هر حال بین آدمهای مختلف از کشورهای مختلف خیلی اختلاف فرهنگ هستش که بعضی هاشون خیلی به چشم میان، در ایران خودمون در شهرهای مختلف کلی اختلاف فرهنگ هست چه برسه به کشورهای دیگه، راستی نظرتو در مورد تبادل لینک بگو... خوشحال میشم، موفق باشی.