چند وقته می خوام یک اعترافی بکنم . من از چک کردن شمارنده وبلاگم به طرز کودکانه ای لذت میبرم . از خوندن کامنتهایی که برای عکسهام در سایت فلیکر و همینطور برای پستهام میگذارید لذت میبرم . اگه بگم اصلا برام مهم نیست چند نفر خواننده دارم ، خیلی دروغ گفتم . آخییییییییییش راحت شدم . عین یک طالبی قلمبه شده بود تو دلم .
یک چیز دیگه هم میخوام بگم . من از کامنتهایی که توش مینویسند : " ای مهربان تر به من هم سر بزن " و " ای دوست مرا به خاطر آور " و " منتظر حضور گرمت هستم " و ...... خیلی بدم میاد و در اینصورت هرگز به اون وبلاگ سر نمیزنم . بی احساسم ؟
مطلب بعدی در مورد تبادل لینکه . من از هر وبلاگی که خوشم بیاد بهش لینک میدم و از صاحبش هم اجازه نمی گیرم . البته همیشه یک مدتی اون وبلاگ رو میخونم و بعد از اینکه احساس کردم حسابی باهاش دوست شدم این کار رو میکنم . هرکس هم دلش بخواد به وبلاگ من لینک بده لازم نیست از من اجازه بگیره .
من همیشه از هر تغییر و تحولی استقبال میکنم . عاشق اسباب کشی و عوض کردن خونه ام و یا اینکه اگه خونه مال خودم باشه خیلی زود به زود توشو تغییر میدم . حالا که تصمیم گرفتیم سه سال آینده رو تو همین خونه بمونیم یک خرده به فکر تغییر و تحولات افتادم . انشاالله بعد از سه سال این خونه رو با دو تا چمدون ترک میکنیم به سوی محل جدید . بالاخره خودمو راضی کردم که رویه مبل رو عوض کنم . خدایی نکرده سه سال دیگه میخواهیم ازش استفاده کنیم . به جای نارنجی ایندفعه رویه نوک مدادی براش گرفتم . این
ایکیا کار همه رو راحت کرده . البته با
مامان غزل موافقم که کیفیت اجناسش خیلی خوب نیست ولی برای زندگی های سبک و ساده خوبه به علاوه قیمتهاش هم نسبتا ارزون تره .
به من هم سر بزن
اگرچه حال وبلاگیدن نبوده
و چیز تازه ای ننوشته ام
پس میخوای سر نزن...... راستی چرا از این پیغامها کسی واسه ما نمیذاره؟
حالا باید منتظر باشم که همین امروز فردا لینک وبلاگم از اون بغل وبلاگت بپره و بره. D:
به نکته خوبی اشاره کردی: وقتی کسی میاد و الکی هی از وبلاگ آدم تعریف می کنه آخرش هم مثل گداها التماس می کنه که بهش سر بزنم، حالم بهم می خوره.
منم اگر با نوشته های کسی حال کنم مرتب به وبلاگش سر میزنم و لینکش می کنم.
بااینکه مدت زیادیه که اینجا میام،ولی همیشه تو کامنت نویسی تنبلم،ولی ایندفعه دلم نیومد این حس کودکانه ات راندیده بگیرم