اگه با یک مرد جوان خیلی خوش قیافه و جذاب آشنا بشین و اتفاقا بعد از کمی معاشرت با او مورد توجه خاصتون هم قرار بگیره و در حالی که شما از روی قیافه و حرف زدن و اعمال و رفتارش حدس میزنید که یا مهندسه و یا دکتر و اونوقت بفهمید این آقا قصابه چه برخوردی میکنید ؟
اشکالی داره ؟
یک پسری تو کارفور الممزر کار میکنه که قیافه خوبی داره و موقعی که داره گوشتها رو آماده میکنه خیلی با کارش حال میکنه . همیشه وقتی اسم قصاب میاد یاد یک آدم گنده میافتم با یک سبیل از بناگوش دررفته و یک پیشبند خونی و یک ساطور . اما این پسره اصلا اینطوری نیست !!!!
...................
کتاب " امینه " رو شروع کردم . باز گیر قلم " مسعود بهنود " افتادم . جادوگره .
........................
خیلی به دلم برای صنایع دستی صلاله صابون زده بودم . اما متاسفان
ه ما به روزای تعطیلات عید فطر خوردیم و همه جا تعطیل بود . صلاله پر از درختان نارگیل و موزه و به همین دلیل من انتظار داشتم کلی کار دستی با پوست نارگیل ببینم و کلی کارهای بافته شده با برگ درخت موز . اما هیچی نتونستیم بخریم . کنار خیابونا بساط موز و نارگیل فروشی بود مثل هندونه فروشی های متحرک تو ایران . تنها چیزی که از عمان خریدیم یک جور حلوا ست که به حلوای عمانی معروفه و خیلی خیلی شبیه همون مسقطی هاییست که در شیراز میفروشند . لابد اسم مسقطی رو هم از مسقط وام گرفته اند چون دقیقا همون حلواییست که در مسقط میسازند .
پ . ن : من خودم با شغل قصابی مشکل دارم به خاطر اون قسمت کشتن موجودات زنده . یعنی فکر میکنم کسی که میتونه مرغ بکشه میتونه گاو هم بکشه . کسی که گاو میکشه شاید بتونه آدم هم بکشه . خون گرم براش عادی باشه . روحیه آدم اگه قصاب نباشه این شغل اصلا بد نیست .