هتل خوب تو این شهر( تبریز ) زیاده . یعنی چند تایی هست اما ما نرفتیم . هتل های خوب بمونه برای جاهای دیگه دنیا . مناظر پاییزی زیبایی نصیبمون شده . درختان زرد و طلایی . صبح به دیدار خاله بابام و عمه ام رفتیم . البته خاله واقعی واقعیشون نیست ولی خب حالا !!!! تو محله " قره آغاج " زندگی میکنه . یکی از محله های قدیمی تبریزه . یک عالمه کوچه های باریک و قدیمی رو باید پیاده بری چون عرض کوچه ها از دو متر بیشتر نیست . باید ماشین رو یک جا پارک کنی و بقیه راه رو پیاده بری . زنی که منتظرمون بود با زنی که آخرین بار ده سال پیش دیده بودمش و از شوهرش پرستاری میکرد ، خیلی فرق د
اشت . خمیده شده بود و رمقی برای راه رفتن نداشت و نه سال میشد که شوهرش از دنیا رفته . خیلی اهل تعارف و پذیرایی . اینقدر که دعوامون میکرد چرا میوه و شیرینی نمی خوریم و این در حالی بود که ما داشتیم خفه می شدیم بس که خورده بودیم .
بعد از اونجا رفتیم تو شهر گشتیم و از جلوی " مسجد کبود " رد شدیم و سرکی هم به اونجا کشیدیم . این هم عکسش .
بعدازظهر هم رفتیم به پارک " شاهگلی " و عمارت " شاهگلی " رو دیدیم . هوا حسابی خنک و حتی یک خرده سرده . میدونم اونجوری که دلم بخواد نمی تونم تبریز رو ببینم . اون طور که دلم میخواد یعنی با پژمان و قدم به قدم . اما همراهانم حوصله اینجور کارا رو ندارند و حق هم با اکثریته .
یک عالمه کتاب فروشی تو شهر دیدم که خب خیلی خوبه . یک نوار فروشی قدیمی پیدا کردیم که یک عالمه نوارهای قدیمی داشت که اگه میخواستی برات از روشون کپی میگرفت . بابام یک عالمه سی دی ترکی خرید ازش . من خیلی موسیقی آذربایجان رو دوست دارم و با اینکه نمی فهمم چی میگن خیلی تحت تاثیر قرار میگیرم . ژن ه دیگه کاریش نمیشه کرد .
که خریدین داشته باشم.
راستی بالاتر از کوچه قره آغاج یه کوچه ای هست به نام "کوچه باغ".بابا بزرگم یه خونه کلنگی اونجا داشت با یه حیاط کوچیک و یه حوض و یه درخت گلابی .من زمان دانشجویی 5 سال توش زندگی کردم.یادش بخیر