2006/11/12
تبریز گردی
هتل خوب تو این شهر( تبریز ) زیاده . یعنی چند تایی هست اما ما نرفتیم . هتل های خوب بمونه برای جاهای دیگه دنیا . مناظر پاییزی زیبایی نصیبمون شده . درختان زرد و طلایی . صبح به دیدار خاله بابام و عمه ام رفتیم . البته خاله واقعی واقعیشون نیست ولی خب حالا !!!! تو محله " قره آغاج " زندگی میکنه . یکی از محله های قدیمی تبریزه . یک عالمه کوچه های باریک و قدیمی رو باید پیاده بری چون عرض کوچه ها از دو متر بیشتر نیست . باید ماشین رو یک جا پارک کنی و بقیه راه رو پیاده بری . زنی که منتظرمون بود با زنی که آخرین بار ده سال پیش دیده بودمش و از شوهرش پرستاری میکرد ، خیلی فرق داشت . خمیده شده بود و رمقی برای راه رفتن نداشت و نه سال میشد که شوهرش از دنیا رفته . خیلی اهل تعارف و پذیرایی . اینقدر که دعوامون میکرد چرا میوه و شیرینی نمی خوریم و این در حالی بود که ما داشتیم خفه می شدیم بس که خورده بودیم .
بعد از اونجا رفتیم تو شهر گشتیم و از جلوی " مسجد کبود " رد شدیم و سرکی هم به اونجا کشیدیم . این هم عکسش .
بعدازظهر هم رفتیم به پارک " شاهگلی " و عمارت " شاهگلی " رو دیدیم . هوا حسابی خنک و حتی یک خرده سرده . میدونم اونجوری که دلم بخواد نمی تونم تبریز رو ببینم . اون طور که دلم میخواد یعنی با پژمان و قدم به قدم . اما همراهانم حوصله اینجور کارا رو ندارند و حق هم با اکثریته .
یک عالمه کتاب فروشی تو شهر دیدم که خب خیلی خوبه . یک نوار فروشی قدیمی پیدا کردیم که یک عالمه نوارهای قدیمی داشت که اگه میخواستی برات از روشون کپی میگرفت . بابام یک عالمه سی دی ترکی خرید ازش . من خیلی موسیقی آذربایجان رو دوست دارم و با اینکه نمی فهمم چی میگن خیلی تحت تاثیر قرار میگیرم . ژن ه دیگه کاریش نمیشه کرد .
2 Comments:
Anonymous Anonymous said...
دست بابات درد نکنه .من هم مشتاقانه منتظرم یه کپی از سی دی هایی
که خریدین داشته باشم.
راستی بالاتر از کوچه قره آغاج یه کوچه ای هست به نام "کوچه باغ".بابا بزرگم یه خونه کلنگی اونجا داشت با یه حیاط کوچیک و یه حوض و یه درخت گلابی .من زمان دانشجویی 5 سال توش زندگی کردم.یادش بخیر

Anonymous Anonymous said...
مسجد کبود هم باید از داخلش عکس مینداختی.خصوصا ایوانش