2006/11/14
میخ در کفش
من رفتم آمپول کزاز زدم . آخه ترسیدم که این میخه کار دستم بده . پام درد میکنه و حسابی لنگم کرده . یک عالمه هم آنتی بیوتیک باید بخورم که چرک نکنه خدایی نکرده . راستش این میخ رو یک کفاش خنگی زده بود ته یک کفش و کفش رو با اون میخ گذاشته بود در واقع تو ویترین برای فروش . وقتی بهش گفتم میخوام اون کفش رو امتحان کنم از تنبلیش نکرد کفش اندازه خودمو بیاره . از تو ویترین اونو داد که امتحان کنم و اگر پسندیدم برام سایز خودم رو پیدا کنه . اما میخ رو از ته کفش در نیاورد . من هم با تمام زورم پامو کردم تو کفش و چشمتون روز بد نبینه ، روح از تنم جدا شد . کفش حسابی خونی شد .
یک نفر سوال کرده بود درمورد عکسهای فلیکر . اگر اکانت معمولی بگیری که مجانیه فکر میکنم در هر ماه بیست مگابایت عکس میتونی آپلود کنی اما اگر اکانت پروفشنال بخری که سالانه حدود بیست و چند دلاره خیلی خیلی بیشتر میشه عکس آپلود کرد در حدود یک گیگابایت ، اگه اشتباه نکنم . اگر اکانت معمولی داشته باشی فقط دویست عکس میتونی با یک آی دی آپلود کنی اما اکانت پروفشنال نامحدوده . امیدوارم جواب سوالتو درست داده باشم .
فردا راه می افتیم به سمت تهران اگه باز تصمیممون عوض نشه .
امروز کلیسای " ننه مریم " و " سه گنبد " و بازار قدیم ارومیه رو دیدیم و کلی عکس گرفتم که بعدا براتون میذارم . فعلا شب بخیر .
5 Comments:
Anonymous Anonymous said...
ههههههههههههههی !! حالا خوبی ؟!!! اون کفاش ابله #&^%&^*)&)&& ! واقعا که ! مراقب خودت باش نیکی جان. امیدوارم زود پات خوب بشه. عجب دنیاییه ها !!! :(

Anonymous Anonymous said...
سلام نیکی جون . من یک هفته نبودم چقدر نوشتی . همیشه به سفر و شادی و دور هم بودن . خوش باشی همیشه . راستی پات چطوره الان ؟

Anonymous Anonymous said...
afarin khanoome khoob o khoshgel ke rafti ampool kozaz zadi.
khak bar sare oon kaffashe tanbal konan.
mizaadi too saresh.

Anonymous Anonymous said...
az yaroo kafashe shekayat mikardy ya hade aghal aksesh ro migerefty ke man raftam tabriz dochare in moshkelat nasham madar

Anonymous Anonymous said...
علی رغم توصیه های عریض و طویل بنده باز هم بی احتیاطی کردی.حالا بعضی از خوانندگان وبلاگت فکر می کنند من غرض ورزی میکنم.من دوران کودکی و نوجوانی خود را در میان این مردمان گذرانیده و الان بهتر از هر کسی میتوانم مطالعات تطبیقی جامعه شناختی و قوم شناختی این منطقه نسبت به سایر مناطق ایران داشته باشم.چرا که هر کسی احوال خویش را بهتر از هر بیگانه می شناسد.
القصه من یک بند به توصیه هایم اضافه میکنم.صحن و سقم داستان را می توانید از شاهد ماجرا پرسان کنید به قول افغانها:
کفاشان ترک معمولا دو میخ برزیره کفش می نهند .یک میخ بر پاشنه و یک میخ بر کفه .این میخها بسیار تیز و بران هستندکه همان کوچک شدهء نیزه هایست که در جنگ چالدران با قوای عثمانی به کار میرفته.
میخ پاشنه به دلیل ثابت نگه داشتن کفش در ویترین به کار میرود.معمولا دو میخ نیز استفاده میشود البته بستگی به حس زیبایی شناسی کفاش دارند من مسمار هم دیدم که به ته کفش میزنند که دست کمی با نیزه ندارد.
هیچ دلیل قانع کننده و پیشینه تاریخی برای میخ دوم که به کفه کفش میزنند در دسترس نیست.معمولا بومیان از وجود این میخها آگاهند. ولی چنانچه از روی ناآگاهی کفش را بپوشند میخ کفه یا از لای انگشتان عبور خواهد کرد یا از کفه پا.میخ پاشنه هم بستگی دارد به اینکه کفش پاشنه بلند دوست داشته باشی یا پاشنه کوتاه.
حالا انتخاب با خودتان است