ای مرغ ها ، ای مرغ ها یا خروسهای بیچاره و نگون بخت که به دست من قطعه قطعه و پاک میشوید ، دلم برایتان میسوزد .
آخه اینم شد کار ؟ خیلی بدم میاد از مرغ پاک کردن ولی گاهی ناگزیرم .
وقتی میگم هوای دبی خوب شده باور کنین . نشون به اون نشون که من تنبل خونه نشین امروز اینقدر هوا خوب بود که کنترلمو از دست دادم و زدم تو خیابونا ، اونم پیاده . اونایی که منو میشناسند میدونند این جمله چقدر عجیب و غریبه . من ! پیاده ! خیابون !
گاهی پیش میاد دیگه .
لب کورنیش نمی دونی چه کیفی میده.مخصوصا وقتی باد میاد.
خوش باشی.
مرغها رو چرت نمیدی خود مرغ فروشه برات پاک کنه و شما فقط بشوریش؟
(خیلی تنبلم؟من از مرغ پاک کردن بدم میاد.حیف که مادر شوهرت هم وبلاگت رو میخونه والا میگفتم بده آقاتون برات پاک کنه )
:D
:))
:D