یک سری ازفامیلها و دوستان و دشمنان هستند که همیشه دردسر و خرجشون برای ماست . یعنی قطعا وقتی بهمون زنگ میزنند که کارمون دارند یا بهتر بگم ما باید یک خدمتی بهشون بکنیم . حالا اون خدمت شامل جمع آوری اطلاعات و خرید وسایل غیر ضروری و کارهای اداری وقت گیر و ... میشه . مثلا سفارش کرم دور چشم میدن . باید برم بیست تا داروخونه رو بگردم و آخر سر که پیدا میکنم و قیمتشو به اطلاع سفارش دهنده می رسونم میگن : اووووووووووووووووو . نه بابا گرونه . همینجا ارزونتره . یکی نیست بگه آخه اگه همونجا تو شهرتون پیدا میشه چرا ما رو تو زحمت میاندازی ؟ یا مثلا سفارش یک داروهایی میدن که تو ایران پیدا نمیشه اما یک چیز رو در نظر نمیگیرن که دبی اصلا آرشیو دارویی خوبی نداره و اگه دارویی تو تهران _که از شیر مرغ تا جون آدمیزاد توش پیدا میشه _ نیست اینجا هم قطعا نیست . یکی از همکارای بابام از بابام خواسته بود که چند تا شامپو برای خواهرش بخره . اسم شامپو رو هم نوشته بود روی یک کاغذ . من فکر کردم لابد یک شامپوی مهمیه برای کچلی یا یه چیزی تو این مایه ها . اول میخواستم تو داروخونه ها برم سراغش اما بابام گفت که همکارش گفته از سوپر مارکت خریده . رفتم کارفور و دیدم بعععععععععععععله . یک شامپوی خیلی ارزون قیمت تولید عربستان سعودیه . اینقدر حرصم گرفته بود که نمی خواستم بخرم ولی خریدم . دفعه بعدی که بابام اومد دوباره همون سفارش رو داد . گفتم من که تازه چند تا براشون خریدم !!! گفت آخه اونا رو داده بودم به برادرش که برسونه به دست خواهره اما برادره شامپو ها رو گم کرده . قیافه من دیدنی بود . آخه به ما چه ؟
حالا اینا خوبه . بعضی ها سفارش های گرون قیمت میدن و بعد که براشون میخری یا اصلا به روی خودشون نمیارن و یا باید پولتو ازشون گدایی کنی و آخرشم یک جوری برخورد میکنن که احساس بدهکار بودن بهت دست میده .
نمونه آخرش همین دو روز پیش بود که یک نفر برای اینکه نود هزار تومان کمتر خرج کنه ازمون خواسته بود بریم برای یک امتحانی ثبت نامش کنیم که البته این امتحان در ایران هم برگزار میشه و اصلا لازم نیست بیاد دبی و لابد تو خونه ما هم اقامت کنه . میخواد نود هزار تومان کمترپول ثبت نام بده اما دویست و پنجاه هزار تومان حداقل پول بلیط و ویزای امارات بده . خب البته هم فال و هم تماشاست دیگه . مکان هم که محیاست . ماشین هم که دارن دیگه . شام و ناهار هم که هستیم در خدمتشون . این روزا پژمان اینقدر گرفتاره که برای کارهای خودمون وقت کم داریم بعد لابد انتظار دارن کارشو تعطیل کنه بره دنبال این کارا ؟؟؟!!!!
نمی دونم واالله . من آدم بدجنسی نیستم . اما اگر احساس کنم پای سوء استفاده و چتربازی وسطه ، بدجنس تر از من پیدا نمیکنین . فرقی هم نمیکنه کی باشه . میخواد نزدیک باشه یا دور .
چقدر خشن نوشتم . اما دلم خنک شد . تازه اینا که چیزی نیست . یک چیزایی تو دلم قلمبه شده که نمیشه اینجا نوشت و این میشه همون سانسوری که
هما میگه .
baraye ma ham ghablan az in dastanha ziad pish omade bood. ghabl az safar be washington, mitonestam baraye kar be dubai biam vali rastesh tarsidim mesle shoma gire adamhaye bi molaheze bioftim!