2007/02/17
قضیه دیزی و حیای گربه
دارم به حق فکر میکنم . به کلمه " حق " فکر میکنم . "حق" یعنی چی ؟ تعریف ثابتی از حق وجود داره که همه قبولش داشته باشن و همه بهش احترام بذارن ؟ "حق" گرفتنیه ، دادنیه ، پایمال کردنیه یا خوردنیه ؟ حقوق اجتماعی و حقوق فردی یعنی چی ؟

میگم من سعی میکنم حق کسی رو پایمال نکنم . میگه تا تعریفت از حق چی باشه !

میگم حق دیگه . حق مردم . میگه تا تعریفت از حق مردم چی باشه !

میگم یعنی که ، ...... نمیدونم . خب یعنی پا نذارم رو شونه یکی دیگه برم بالا و اونو له کنم . نه منظورم اینه که سعی میکنم قدرشناس باشم . یعنی اونجایی که امکانشو دارم حق دیگران رو نادیده بگیرم و فقط به خودم فکر کنم و با ضایع کردن حق یکی دیگه خودمو به جایی که فقط ظاهرا ارزشی داره برسونم ، اینکار رو نکنم . اه ، خدایا چرا نمی تونم منظورم رو درست بیان کنم . خب آخه این چیزا که گفتنی نیست . من خیلی وقتها از موقعیتهایی که به آسونی برام پیش اومده به خاطر اینکه خودمو لایقش نمی دونستم گذشته ام . حق خودم نمی دیدم که مثلا فلان چیز نصیبم بشه یا فلان موقعیت رو به دست بیارم . نتونستم حق اونیکه لایقش بوده رو نادیده بگیرم و نمیگیرم و سعی میکنم که باز هم همینطور باشه . اما بارها شده که همون آدما حق منو حسابی گذاشتن کف دستم . یک جوری که هیچ وقت از یادم نره . چرا اینطوری شد ؟ من که اینقدر نسبت بهشون منصف بودم چرا این بلا سرم اومد . چرا وقتی بهشون اعتراض میکنم میگن نه ، تو اشتباه میکنی ، ما در حقت کوتاهی نکردیم ، ما درست حق و حقوقتو رعایت کردیم و بعد شروع میکنند به توجیه کردن کارهاشون و تعریفهای جدیدی از "حق" بنا به شرایط موجود ارائه دادن . این تعریف ها در موقعیت های دیگه باز هم تغییر خواهند کرد . برای اینه که میگم آیا تعریف مشخصی از حق وجود داره یا نه ؟

میگه تو اشتباه میکنی شاید .

میگم باشه قبول . اگه در مورد فلانی من اشتباه میکنم ، چرا پس تمام کسان دیگری که با این آدم ارتباط داشته اند دقیقا سر همین ماجرا باهاش مشکل پیدا کرده اند ؟ خب لابد تعریف اون از حق یک اشکالی داره که با همه به مشکل میخوره .

میگه خب این یک مورد رو حق با توئه .

چه عجب !!!

باز هم مثال میزنم و مثال میزنم و داستان ها تعریف میکنم و باز بیشتر به این موضوع فکر میکنم که واقعا "حق" یعنی چی ؟ کلافه شده ام .

....................................................................................................

هنوز چند ساعت هم ازین گفتگو نگذشته که میگن دیشب تو خبر بیست و سی شبکه دو یکی از عکسهای خانوادگیتونو نشون دادن . دیدی؟ برق از کله ام میپره . شوخیه یا جدی ؟ از تو اینترنت برنامه خبر رو پیدا میکنم . ای دل غافل . با اجازه کی اینکار رو کردن ؟ از عکسایی که من در سایت فلیکر آپلود کرده بودم یکی رو که مربوط به سالهای خیلی دور بوده برداشته اند و به عنوان نسخه دیجیتالی عکسهای قدیمی سیاه و سفید خانوادگی در تلویزیون سراسری نشون میدن و بعدشم میگن شما هم اگه ازین عکسها دارین که مربوط به عید و دید و بازدید عید میشه برای ما بفرستین تا در برنامه های نزدیک نوروز بهترین هاشو نشون بدیم . یکی نیست بهشون بگه شما که سایت فلیکر رو تو ایران سانسور میکنین غلط میخورین (!) از عکساش برای تلویزیونتون استفاده میکنین . یکی دیگه نیست بهشون بگه آخه آدمای بیسواد و بی فرهنگ که مثلا دارین کار فرهنگی میکنین ، اسم قانون کپی رایت تا حالا به گوشتون خورده ؟ البته حق هم دارن . قانون کپی رایت که سهله اگه ولشون کنی تو سوراخ دماغ آدم هم سرک میکشن بلکه یک چیزی گیرشون بیاد . این یعنی همون چیزی که من بهش میگم رعایت نکردن حقوق دیگران . من و هزاران نفر مثل من عکسهامونو در یک سایت معتبر جهانی آپلود می کنیم و بابت اینکار پول پرداخت میکنیم که از تبادل این عکسها در همون فضای تعریف شده با قوانین مشخص درس بگیریم و بلکه مثل کلاس درسی باشه برامون و از تجربیات عکاسی هم استفاده کنیم . حالا با کشوری که قانون کپی رایت نداره باید چکار کرد ؟ با آدمی که تو اون کشور زندگی میکنه و خودش هم اینقدر وجدان نداره که به حق و حقوق صاحب عکس احترام بذاره ، باید چکار کرد ؟ قانون جنگل حکم فرماست گویا .

خیلی سعی کردم نادیده بگیرم اما نشد . خیلی سعی کردم از کنار این قضیه خونسرد بگذرم اما نتونستم . نه بخاطر اون عکس بلکه به خاطر نفس کار . یعنی اینکه فرهنگ استفاده از هر چیزی قبل از خود اون چیز باید تو یک جامعه جا بیافته . اینترنت هزار تا خاصیت داره اما واقعا چند درصد از مردم واقعا ازش استفاده درست میکنن ؟ هر چیزی لیاقت میخواد . داشتن آزادی لیاقت میخواد . احترام گذاشتن به حقوق دیگران یک مسئله وجدانیه در درجه اول . اما با کسی که نمی تونه خودشو کنترل کنه باید چکار کرد ؟ باید براش قانون گذاشت . قانون یا کشک ؟ برو عمو دلت خوشه .

راست میگه . باید برم که دلم رو بیخودی خوش کردم . روزی که این وبلاگ رو راه انداختم به من گفت که یادت باشه از امروز انتظار اینکه نوشته هات رو هرکسی بخونه و هر کار دلش میخواد باهاشون بکنه رو داشته باش . دیگه اختیار عکس ها و نوشته هات رو نداری . دست همه بهشون میرسه . راست میگفت . اما تا امروز هیچوقت این اتفاق برام نیافتاده بود که اینقدر بی اعتماد و بد بین باشم نسبت به بیننده ها و خواننده هام . همه اونایی که خواستن از عکسام استفاده کنن با یک ایمیل منو مطلع کردن . کار سختی بوده ؟ فکر نمیکنم . حالا صد سال هم که خودشونو توجیه کنن که حالا مگه چی شده ؟ چیزی نبوده که اینقدر شلوغش میکنی ، فایده نداره . مثل دزدی میمونه . حالا هرچقدر هم که دزده برای اهداف انسان دوستانه دزدی کنه ، دزدی دزدیه .

دوست دارم یک خرده مثبت اندیش باشم اما باز میبینم نه . همون اصل همیشگی : همه چیز بد است مگر اینکه خلافش ثابت شود . همه انسانها بد هستند مگر اینکه خلافش ثابت شود . اینجوری راحت ترم .

در خانه ام را محکم میبندم و یک آیفون تصویری برای خانه ام میخرم چون معلوم نیست پشت در دوست است یا دشمن . شاید هم اسباب کشی کنم و بیخبر خانه را خالی .

...................................................................................................................................................

این عکس ناقابل هم هدیه ایست برای کسانیکه به راحتی از دیوار حریم شخصی آدمها بالا میروند . برای کسانیکه به مردم ظلم میکنند . برای کسانیکه به حق دیگران احترام نمیگذارند . برای کسانیکه به اسم کار فرهنگی ، تیشه به ریشه فرهنگ میزنند . برای کسانیکه لیاقت آزادی رو ندارند . برای کسانیکه دروغ میگویند . برای کسانیکه تاریخ رو تحریف میکنند و برای کسانیکه روز جمعه ما را خراب کردند .
نوش جانتان .
10 Comments:
Anonymous Anonymous said...
آفرین خوب نوشتی.....البته فکر نمیکنم خجالت بکشه.....مملکت بی قانون همینه دیگه....از دیشب تا حالا مامان ناراحته......میگه اینترنت آخرش باعث دردسرت میشه...مامانها همیشه به فرزنداشون رو به چشم بچه نگاه میکنند ...

Anonymous Anonymous said...
در ایران چیزی که اصلا وجود نداره واژه ارزش دادن هست، حالا به انسانها یا چیزهای دیگه!!! وقتی آدم خارج از ایران زندگی کنه هرروز اینو بیشتر لمس می کنه... متاسفانه....

Anonymous Anonymous said...
حالا چرا بهشون جایزه دادی!!!واقعا نمیدونم چی بگم ....

Anonymous Anonymous said...
vaghean moteasefam ke hamchin chizi mishnavam. vaghti masoolane yek keshvar inghadr rahat hooghooghe baghiaro nadideh migiran , az baghie che entezari dari. niki joon fekr mikonam ke fekre khoobi bashe ke rooye aksat ba photoshop ye logo ya esme khodeto be halate emboss ya har joori ke doost dari dar biari va sizeshoon ro ham koochiktar bezari too internet ke kasi natoone azashoon estefadeh kone. omidvaram agar jaye digeh miri , mano bikhabar nazari. ghorboonet

Blogger Unknown said...
من هم جای تو بودم همینقدر حرص میخوردم.

Anonymous Anonymous said...
من بودم علیه صدا و سیما شکایت می کردم

Anonymous Anonymous said...
متاسف شدم نیکی عزیز...کشوری که اینطوری باشه از مردم دیگه چه انتظاریه...فکر میکنم شاید لازم باشه این مسئله رو جدی بگیری و پیگیری کنی...دست کم یک عذرخواهی که میتونند بکنند

Blogger سمیرا said...
kheili bi farhangi boode.

Anonymous Anonymous said...
واقعا باعث تاسفه...

Anonymous Anonymous said...
مملکت بی درو پیکرو بی قانون همینه دیگه