2007/04/25
Hackeschen Hofe
قبلا هم گفته ام که شبهای دبی رو خیلی دوست دارم . اصلا مرده نیست . از پاریس که برمیگشتم حدود ساعت سه صبح هواپیما نشست تو فرودگاه دبی . ازون بالا که شهر رو نگاه می کردم به نظر میرسید ساعت هشت شبه بس که ماشین تو خیابون بود .


شب و روز پاریس به هم پیوسته است . همیشه یک عده آدم تو خیابونا هستند . هر وقت شبانه روز که کسل بشی کافیه از در خونه بیایی بیرون . من که خیلی دوست دارم . تو شهرهای اروپایی که من دیده ام کمتر شهری پیدا میشه که اینجور شبهای زنده ای داشته باشه . معمولا از ساعت هفت شب به بعد همه جا تعطیل میشه و همه جا سوت و کور میشه که اونم البته یک لطفی داره . خیلی همه جا آرومه . بیشتر شهرهای آلمان شبهای مرده ای دارند . من فکر میکردم برلین که شهر بزرگیه اینجور نباشه اما همینطور بود .


ایستگاه مترویی که برای رفتن به کلیسای جامع برلین ازش اومدیم بیرون ، خیلی خوشگل بود . تمام در و دیوار مترو با آجرهای قرمزو زرد رنگ پوشیده شده بود . نام ایستگاه بود " هکشر مارکت *" . محله ای بود پر از فروشگاه و رستوران و کافه با یک عالمه خیابونهای باریک و کوچه و پس کوچه که اتوبوس های برقی (ترم ) ازشون میگذشت . تو این محله یک مکان دیدنی قرار داشت به نام "هکشن هف"** که تشکیل شده بود از هشت حیاط که به هم مربوط بودند . هر کدوم از این حیاط ها حال و هوای خودش رو داشت . فروشگاه های خیلی خوشگل و جالب ، رستوران های مختلف ، گالری های نقاشی و حجم ، فروشگاه های خیلی خاص لباس و کلاه ، مراکز ماساژ و یوگا و خیلی چیزای جالب دیگه تو این حیاط ها پیدا میشد . دور تا دور این حیاط ها بسته بود با ساختمون های مختلف که طبقات بالاشون مسکونی بودند و با دالان هایی به هم مربوط می شدند . ما درست تو یک شب خیلی بارونی موفق شدیم بریم اونجا . یعنی ما که رفتیم هوا خوب بود . یک دفعه تگرگ گرفت و بعدش هم بارون . زمینا حسابی خیس شدند و عکسا رو جالب تر کردند . با اینکه این منطقه در قسمت پر رفت و آمد شهر قرار داره ساعت هشت و نیم که ما رفتیم خالی از آدم بود . یعنی اونجور که ما انتظار داشتیم پر از آدم باشه ، نبود . یک رستوران خیلی کوچولو پیدا کردیم و هات داگ با کاری خوردیم . میشه آدم بره آلمان و هات داگ و سوسیس آلمانی نخوره ؟ کلا تو اروپا خیلی رستورانهای کوچولو با فضاهای دوست داشتنی پیدا میشه . برای ما که تازه وارد بودیم انتخاب ازمیان این همه جای قشنگ خیلی سخت بود .


* Hackescher Markt

** Hackeschen Hofe
4 Comments:
Anonymous Anonymous said...
cities like paris have the title of "the city that never sleeps"...i think u can find a list of those cities...there are a few of them that always you see a LIVING city...

Anonymous Anonymous said...
چه جاهای قشنگی......چقدر جالبه خونه آدم طبقه دوم اونجا باشه....منهم شبهای دوبی رودوست دارم...و در ضمن عزیزانی که اونجا دارم......بوس

Anonymous Anonymous said...
kheili delam mikhad safare badim beram paris. aksa mahsharan niki joonam. mersi

Anonymous Anonymous said...
من هم شبهای دبی رو دوست دارم هم شبهای گلوبندک رو.
:دی
یی هو روحیه ی ظنزم قلنبه شد!
اما خدایی شبهای دبی رو دوست دارم.میگن!(من هنوز ندیدم!)لاس وگاس و نیویورک هم همی جوریه شبهاش.
قسمت بشه ایشالا از اونجا این وبلاگنویسی رو ادامه بدیم.
:*