در واقع رویه اصلی مبل ها همون سرمه ای ها بود . اما چون یک خرده رنگ و روشون پریده بود مامانم یک رویه موقت براشون درست کرده بود که همون صورتی ها بودند . من اصلا از اونا خوشم نمی اومد . هم گل و گشاد بودند و هم رنگشون خیلی مرده بود . از جنس پارچه اش هم خوشم نمی اومد . این شد که پارچه سبزها رو خریدیم و رویه مبل ها رو عوض کردیم .
من میگم آدم اگه رفتگر هم میشه باید کارشو درست انجام بده . بعضی کارها فقط فنی هستند اما خیلی از شغل ها هستند که ضمن فنی بودن ، هنری هم هستند . مثلا کسی که رویه مبل ها رو عوض کرد یک مرد جوان خیلی خوش قیافه و تر وتمیز بود که من خیلی به کارش اعتماد کردم و احساسم این بود که کارش هم تمیز خواهد بود که انصافا هم بود . اما یک نکته ای رو در دوخت رویه تشکچه های مبل ها رعایت نکرده که کاملا برمیگرده به قسمت آرتیستی کارش . اگه نگاه کنین میبینین که خطهای چهارخونه ها با هم جفت نیستند در صورتی که کلی پارچه هم اضافه اومد . این چیزی بود که به چشمش نیومده بود و وقتی بهش گفتیم تازه متوجهش شد . اینجا فقط یک کم ذوق و سلیقه کم بوده و یک نگاه دقیق .
ghesmate 4khoone mashhood hast ama hamooni ke khodet gofti.deghat mikhaste ke oon aghahe nadashte
barakse mamane man enghadr be in chizha ahamiat mide
مامان منم آخرین بار که رفتم خونشون دیوارهای اطاق خوابهاش رو کاغذ ئیواری کرده بود که خیلی هم قشنگ بود.چه طرحهای باحالی اومده.