دلم میخواد هر چی کش دارم ببندم به دندونام که زودتر برسن اون جایی که باید برسن . دیگه واقعا
J'en ai marre de ces appareils .
..................................................................
همیشه ته ذهنم این موضوع هست که نباید به هیچکس کاملا اعتماد کرد . آدما اون چیزی که نشون میدن نیستن . وقتی در مورد آدمهای دور و برت اینطوری فکر کنی خودت هم همینطوری میشی . چون سعی میکنی تمام اون چیزی که هستی دیده نشه ، شنیده نشه ، نکنه دیگران از افکارت سوء استفاده کنن . نکنه از حرفی که میزنی بعدا علیه خودت استفاده کنن .
این بدبینی و سوءظن رو از کودکی در ما بوجود آوردن . بهمون میگفتن وقتی میرین مدرسه به دوستاتون نگین تو خونه ویدیو داریم . یک وقت به دوستاتون نگین بابا تو خونه مشروب میخوره . یک وقت نگین که شما کلاس موسیقی میرین و ساز میزنین . زمانیکه موسیقی چیز کثیف و حرامی بود در یکی از شهرستانهای خیلی مذهبی ایران به خاطر حفظ موقعیت شغلی پدر و نرفتن آبروی خانواده ( !!!!! ) با اسم مستعار کلاس موسیقی میرفتیم . بچه ای که تو اون شرایط بزرگ میشه چطور میتونه به آدمها خوشبین باشه ؟
حالا وقتی این بچه های مشکوک و محتاط بخوان وبلاگ بنویسن نتیجه اش همین میشه که میبینین . لال مونی .
bavaret nemisheh vali man har ruz miam mikhunam bebinam chi neveshti, yani digeh az hefz address webloget ro mizanam.
man weblogam be khoshgeli mal to nist, va be khubi to ham neminevisam agar dust dashti bro negah kon http://pacificheart.blogfa.com/
ما اینجا وبلاگ می نویسیم که بتونیم اونچه در درونمون آزار دهنده می باشد!،و به همراه بخشی چیزهای دیگر! را تخلیه کنیم اگر قرار به خودسانسوری و لالمونی باشه که هیچی به هیچی!اصلاً چرا می نویسیم؟چرا عکسهایمان را نشان دیگران می دهیم یا از ایده هایمان می گوییم؟