یکی از دو لیموترش زرد و سالمی که در یخچال داشتم ، به شکل غم انگیزی گندیده بود . اینقدر غم انگیز که شک کردم اصلا لیمو ترش بوده . آن دیگری اما سالم و براق بود هنوز .
یادم افتاد خودم پوست لیموی گندیده شده را به شکل بیرحمانه کنده ام . تمام پوستش را ریز ریز رنده کردم در کیک پنیر و با بی تفاوتی گذاشتمش در یخچال کنار آن یکی .
پوستش را خراشیده بودم و رهایش کرده بودم .
......................................................................
وقتی به صورتم آب زدم احساس سوزش کردم . در آینه خراشی روی پوست صورتم دیدم . انگار که رنده ای نرم بر رویش کشیده باشند .