هنوز هم هر وقت به بالا نگاه می کنم یاد تو می افتم یا نمی دانم وقتی به تو فکر می کنم ناخودآگاه به بالا نگاه می کنم .
جایی مثل آسمان ، اما خودم می دانم که دقیقا به هیچ جا نگاه نمی کنم .
شاید نگاهم بیشتر در آن خانه می گردد .
شاید نگاهم بیشتر در آن اتاق می گردد .
شاید نگاهم بیشتر تو را می بیند که خوابی .
شاید هم اصلا فقط گوش شده ام و صدایت را می شنوم که در گوشم شعر می خوانی و من غلغلکم می آید اما چیزی نمی گویم مبادا دیگر نخوانی .
.
.
.
مبادا دیگر نخوانی ؟!
..