2009/05/17
حکایت دلگیری و دوری و قهر ما حکایت همان توبه دختر رَز است از مستوری .
دختر رز را چه به توبه از مستوری و سوی محتسب شدن .
همین بی کله گی مان را عشق است .
همین فراز و فرودمان و فراز و فرودتان را عشق است .
رنگتان نه به هفت آب که به صد آتش نرود از خرقه بی رنگ ما .
همین که گاهی راهی مستانه زنید و دختر رَز را ( که ما باشیم !) از مخموری و مَگلولی* در آورید ، دستتان را در صورت امکان می بوسیم .
..
..

″ مگلول ‶کلمه ایست اختراعی . به کسی گفته می شود که از کسی یا چیزی گله مند باشد .