ای کاش اینجا بودی .
امروز خیلی یادت بودم .
هرچیزی منو به یاد تو می انداخت .
باور نمیکنی ؟
الان بهت میگم .
سبزی های تازه و خوش آب و رنگ رو که دیدم خیلی افسوس خوردم که الان اینجا نیستی چون میدونی از وقتی تو رفتی ما سبزی خوردن نخریدیم . همینطور که داشتم به سبزی خوردن ها نگاه میکردم و اشک تو چشمام حلقه زده بود تلفنم زنگ زد و یک نفر یک داستان خنده دار برام تعریف کرد . خب معلومه که منم قضیه سبزی ها رو فراموش کردم و غش غش خندیدم .
نه ، صبر کن ، بازم هست . وقتی می خواستم خریدهامو از صندوق عقب بذارم تو چرخ دستی باز خیلی یادت افتادم . آخه خیلی کار سختیه و من همیشه به بهانه اینکه میخوام ماشین رو پارک کنم از تو میخواستم که اینکار رو بکنی .
یک چیز دیگه هم هست . امروز خیلی هوس کردم برم یک رستوران درست و حسابی . دلم میخواد یک پول قلمبه خرج رستوران کنم اما تو که منو میشناسی . خیلی خسیسم . برای همین هم خیلی یاد تو افتادم . اگه اینجا بودی حتما مجبورت میکردم منو ببری رستوران . میدونم که همیشه عاشق این بودی که منو ببری رستوران . اینو بارها بهم گفته بودی . یادت که هست .
....................................................
کی یادش هست که بیست و چهار سال پیش در چنین روزی چه غذایی خورده ؟
من یادمه .
امروز به یاد بیست و چهار سال پیش با بابا و مامانم چلو کباب میخوریم . یک کیک هم خریدم که باز به مناسبت همون روز بخوریم .
دنیا خیلی کوچیکه .
ما برفتیم و تو دانی و دل غمخور ما
بخت بد تا به کجا میبرد آبشخور ما
از نثار مژه چون ...
قاصدی کز تو سلامی برساند بر ما
من رو نوار اینو داشتم که پیداش نمیکنم اگه ام پی 3 داشتی و فرستادی که خوشحالم کردی هزار تا
age mishe ax haye bishtari az dobey bezar.mamnoon...